اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

۱۸۶ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

مردی وارد خانه شد.
همسرش را در حال گریه دید. علت را جویا شد. همسرش گفت:
گنجشک‌هایی که بالای درخت هستند، وقتی در خانه تنها هستم ، مرا نگاه می کنند بیم آن دارم این امر معصیت باشد! 
مرد بخاطر عفت و خداترسی همسرش پیشانی او را بوسید. تبری آورد و درخت را قطع کرد.
پس از یک هفته روزی زود از کارش به خانه آمد و همسرش را در آغوش شخص دیگری آرمیده یافت!
شوهر زن فقط وسایل مورد نیازش را برداشت و از آن شهر رفت. به شهر دوری رسید که مردم آن شهر مقابل کاخ پادشاه جمع شده بودند. 




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰



در وریدهای پا، دریچه های لانه کبوتری ای وجود دارد که عملکردش به گونه ای است که با هر انقباض، مقداری خون را به دریچه بالایی پمپاژ می کند و در آنجا منتظر انقباض بعدی می ماند. اگر در اثر عوامل مستعدکننده، دریچه های لانه کبوتری تخریب شوند و خون در ورید باقی بماند، واریس رخ می دهد. در این حالت قطر ورید افزایش می یابد و باعث اختلال بیشتر کار دریچه ها می شود. در پی این اتفاق، طی ماه ها و حتی سال ها فرد با احساس سنگینی در پا مواجه خواهد شد.



  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

اگر شما زود‌تر گرگ را دیدید، قبل از اینکه او شما را ببیند خیلی آرام و بی‌سروصدا دور شوید، گوش به زنگ باشید یک گرگ یعنی اینکه چندین گرگ هم دور و اطراف هستند. گرگ‌ها تنها گشت می‌زنند، ولی معمولا با هم و دسته جمعی شکار می‌کنند.

اما اگر با گرگ چشم در چشم شدید، خودتان را نبازید، ارتباط چشمی خود را حفظ کنید، به گرگ پشت نکنید. اگر قصد فرار دارید باید فرار شما طوری باشد که گرگ همچنان روبرو و جلوی چشمتان باشد یعنی مطلقا به گرگ‌ها پشت نکنید. از دویدن بپرهیزید، زیرا گرگ‌ها عاشق دنبال کردن طعمه‌هایشان هستند، سرعت آن‌ها خیلی بیشتر از شماست.




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

1.برای ادرار کردن توله گرگ ، مادرش باید شکم او را با زبان گرم خود ماساژ دهد.

2.اولین نقاشی از گرگ ها در غارها در جنوب اروپا مربوط به 20،000 سال قبل از میلاد است.

3.گرگ ها سگ های نگهبان خوبی نیستند ، زیرا طبیعتا از افراد ناآشنا می ترسند و به جای پارس کردن به آن ها مخفی می شوند.

گرگ ها از افراد ناآشنا می ترسند

گرگ ها نگبان های خوبی نیستند



  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

طرز رفتار


مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!



پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:



قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰


ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد،گفت : 
این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید



  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

دوستت دارم

و یکی دیگه از اشتباهات ما آدمها از جایی شروع شد که توی گوشمون خوندن "دوستت دارم" رو زیاد نگید
کم کم باورمون شد که اگه کسی واسمون با ارزشه باید از کارها و رفتارامون بفهمه که دوسش داریم و ابدا نباید مستقیم اینو بهش بگیم... 




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﮔﻔﺖ :
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ!
1 ‏) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؛ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ!
2 ‏) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ؛ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!
3 ‏) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ؛ حتماً ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ؛ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ؛




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

یک کشیش، خود را شبیه به یک شخص فقیر و بی‌ خانمان با لباس‌های ژولیده در می آورد و روزی که قرار بوده اسمش به عنوان کشیش جدید یک کلیسای ده هزار نفری اعلام شود، با همین قیافه به کلیسا می رود. 

خودش ماجرا را این طور تعریف می کند: 

نیم ساعت قبل از شروع جلسه به کلیسا رفتم، به خیلی ها سلام کردم، اما فقط ۳ نفر از این همه جمعیت جواب سلام من را دادند... به خیلی ها گفتم، گرسنه هستم اما هیچ کس حاضر نشد یک دلار به من کمک کند... سپس وقتی رفتم در ردیف جلو بنشینم، انتظامات کلیسا از من خواست که از آن جا بلند شوم و به عقب برگردم... 




  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌م را جلب کرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبه‌روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند.


بدم آمد. با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید.
نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید.

داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: 

آره عزیزم. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه، خودمون اومدیم. واسه‌شون کتلت گذاشتم تو یخچال.





  • مهسا نقوی