اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

۸۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مرغش یک پا دارد

کسی که حرف غیرمنطقی و بیهوده ای بزند و با لج بازی روی حرف خودش پافشاری کند ، می گویند " مرغش یک پا دارد "
 

فرمانروای جدیدی به شهر ملا نصرالدین آمده بود و هریک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان ، به دیدن حاکم بروند و برایش هدیه ای ببرند . ملا نصرالدین این کارها را دوست نداشت . اما هرچه بود ، او هم یکی از بزرگان شهر به حساب می آمد و باید به دیدن حاکم جدید می رفت . ملا نصرالدین به همسرش گفت : " یکی از مرغهای خانه را بگیر و بپز تا برای حاکم ببرم ." همسرش مرغی را خوب پخت و در سینی بزرگی گذاشت . دور و بر آن را با سبزی و چیزهای دیگر تزئین کرد و بعد پارچه تمیزی روی غذا کشید و به دست ملا نصرالدین داد . بوی مرغ ، دل ملا نصرالدین را برد و با خود گفت : کاش حاکم جدیدی نداشتیم که مجبور باشم این غذای خوشبو و خوشمزه را برای او ببرم . اگر این جور نبود ، الان با همسرم می نشستیم و یک شکم سیر غذا می خوردیم . اما چاره ای نبود . ملا نصرالدین سینی غذا را روی دست گرفت و به راه افتاد . در راه دو سه بار سرپوش غذا را برداشت و به مرغ پخته نگاهی انداخت . گرسنه اش بود . حتی اگر گرسنه هم نبود ، مرغ توی سینی بدجوری وسوسه اش می کرد .

فکرهای جورواجور درباره سهیم شدن در آن غذا از ذهنش می گذشت . خلاصه بوی خوب غذا کار خودش را کرد و ملا نصر الدین دیگر نتوانست قدم از قدم بردارد . سرپوش غذا را برداشت و یک ران مرغ را کند و به دندان کشید . لب و دهنش را که پاک کرد ، با خود گفت : این چه کاری بود من کردم ؟ حالا اگر حاکم بپرسد یک لنگ مرغ چه شده ، جوابش را چه طور بدهم ؟ کاش برگردم و فردا با مرغ پخته دیگری به دیدنش بروم . کمی با خودش فکر کرد و به این نتیجه رسید که همان مرغ را به حاکم هدیه دهد .

 

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

در زمان های دور حاکمی با لباس مبدل برای سرکشی و درک اوضاع به میان مردم می رفت. از قضا روزی از محلی می گذشت، سه مرد با هم در حال گفتگو بودند حاکم از آنان اجازه گرفت تا لحظه ای در کنارشان باشد.

یکی از مردان گفت آرزو دارم فرمانده لشگر کشورم باشم، دومی گفت من دوست دارم وزیر دارائی کشور باشم و سومی آهی کشید و گفت شنیده ام حاکم همسر زیبائی دارد مثل ماه ای کاش می شد من شبی را در کنار همسر حاکم می گذراندم.

حاکم که کناری نشسته بود پس از شنیدن آرزو های آنان از جمع خداحافظی کرد و به محل حکومت خود برگشت. دستور داد که آن سه نفر نزد او بیاورند. حاکم به آن ها گفت یکی از ماموران من در کنار شما بوده و آرزو هایتان را شنیده من هم دوست دارم آن ها را برآورده کنم.

نفر اول را فرمانده لشگر کرد، نفر دوم را وزیر دارایی و به نفر سوم گفت زن داری، او تایید کرد سپس حاکم به او گفت فردا شب را می توانی در کنار همسر من باشی. آن شخص که ترسیده بود به حاکم گفت غلط کردم خودم همسر دارم اما حاکم گفت نه امروز استراحت کن تا فردا شب.

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

 

 

می‌گویند که روزی کاروانی ایرانی برای فروش کالاهای خود عازم دیاری بیگانه بود. در قدیم‌الایام کاروان‌ها از دست راهزنان که هر آن و لحظه، شبیخون می‌زدند و اموال و کالای کاروانیان را به غارت می‌بردند، در امان نبودند.

اما کاروان ایرانی خود را به سلامت به مقصد رساند و کالای خود را فروخت. در راه بازگشت به کشور، این کاروان در دام راهزنان گرفتار آمدند و تمام اموال و دارایی‌شان و حتی اسب و شتری که بر آن سوار بودند هم به غارت رفت و به تصرف راهزنان درآمد.

کاروانیان هرچه عجز و لابه کردند تا راهزنان را از غارت اموال خود منصرف کنند، نشد. چون راهزنان اصلا زبان فارسی بلد نبودند.

در میان کاروانیان فرد حکیمی هم حاضر بود. گوشه‌ای نشسته و نظاره‌گر این اتفاق بود. تاجران کاروان نزد او آمدند و از او خواستند تا با راهزنان صحبت کند. شاید که جمله یا حرف حکیمانه و پندآموزی بزند و با زبان و حرف‌های خود دل راهزنان را به رحم آورد.

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

تابحال خواب خود را فراموش کرده اید؟ آیا دچار بختک شده اید؟ خوابهای رنگی چطور آیا تا بحال دیده اید؟

در این پست ۱۰ موضوع جالب در مورد خواب دیدن را عنوان نموده ام.

خواب دیدن افراد نابینا
کسانی که بعد از تولد نابینا می‌شوند می‌توانند تصاویر را در خواب ببینند.

افرادی که نابینا به دنیا می‌آیند نمی‌توانند در خواب تصاویر را ببینند، اما نابینایان خوابهایی به شفافی افراد بینا دارند.

که البته شامل حواس پنج گانه دیگر مثل شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و حتی عواطف حسی است.

تصور کردن این امر برای انسانهای بینا مشکل است اما احتیاج بدن به خوابیدن به قدری زیاد است.

که  می تواند به طور مجازی تمامی موقعیت های فیزیکی را تا مرحله به وقوع پیوستن آن به کار گیرد.

۹۰% خوابها فراموش می‌شوند
نیمی از رویاها در همان ۵ دقیقه اول پس از برخاستن از خواب و ۹۰% آنها پس از ۱۰ دقیقه فراموش می‌شوند.

یک روز صبح، شاعری معروف به نام ساموئل تیلور کلریج با یک رویای خیلی عجیب و غریب ( بر اثر استعمال مواد مخدر) بیدار شد.

کاغذ و قلم را برداشت تا هرچه در خواب دیده بود را یادداشت کند. این اثر “کوبلا خان” تبدیل به یکی از اشعار معروف انگلیسی شد.

شعر او در بیت پنجاه و چهارم به وسیله ی فردی از شهر پارلاک قطع شد. کلریج قصد داشت شعرش را ادامه دهد.

ولی نتوانست بقیه خوابش را به یاد بیاورد، این اثر هیچ وقت کامل نشد.
یک مورد عجیب و غریب دیگر داستانی برخاسته از خواب به نام “دکتر جکیل و آقای هایدویلست” اثر رودبرت لوییس استیونسون بود.

 

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

واقعیت این است که بسیاری از ما، در برهه‌هایی از زمان، درگیر حس‌هایی منفی از این نوع می‌شویم و از خودمان و وضعیتمان گله داریم و نمی‌دانیم که چگونه از حال بد به سوی حال خوب قدم برداریم؛ اما آیا می‌دانید که برای رسیدن به یک حال خوش و فرار از این احساسات منفی، تنها یک دقیقه زمان نیاز است؟ یک دقیقه زمانی که باید به خود اختصاص داد؟ کافی است که یک دقیقه توقف کنید، نگاه کنید و خوب گوش بدهید و سپس از خودتان بپرسید که بهترین کاری که اکنون می‌توانم انجام بدهم، چیست، و سپس به آن چه عقلتان حکم می‌کند، گوش بدهید.

باور کنید گاهی با یک حمام کردن می‌توان حس خوبی را تجربه کرد و خوشحال‌تر شد و سپس دنیا را طور دیگری دید. شاید در اوج خستگی و کلافگی، فقط کافی است که گوشۀ خلوتی را پیدا کنید و روی زمین بنشینید و پاهایتان را دراز کنید و چشم‌هایتان را ببندید و آرام نفس عمیق بکشید و یک دقیقه برای خودتان وقت بگذارید. یک دقیقه اجازه دهید که به هیچ چیز جز خودتان فکر نکنید تا بتوانید از «خودتان» کمک بگیرید. اکثر اوقات، وقتی ما عصبانی، نگران، خسته یا مضطرب هستیم، برای این است که به خودمان توجه نمی‌کنیم. ما اجازه می‌دهیم که شرایط و محیط اطرافمان، روحمان را درگیر احساس‌های منفی کند و خودمان را این وسط فراموش می‌کنیم. ما نگران حرف و قضاوت دیگران هستیم و نظر آنها برایمان مهم‌تر از حس و حال خودمان است و کم کم علایق خود را در پس خواسته‌های دیگران قرار می‌دهیم؛ در حالی که اگر فقط یک دقیقه فارغ از این دغدغه‌ها به خودمان بیندیشیم، راهکارهای خوبی را پیدا خواهیم کرد. ما باید در آن یک دقیقه، صادقانه فکر کنیم که به راستی چه چیزی ما را شاد می‌کند و به چه نیاز داریم (توجه داشته باشید که نیاز داشتن با خواستن فرق دارد) و چه چیزی برای ما بهترین است (نه اینکه دیگران چه چیزی را برای ما بهترین می‌دانند).

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

البته این به معنی آن نیست که ما برنامه‌ای نداریم یا خود را برای آینده آماده نمی‌کنیم. ما تمام این امور را می‌توانیم انجام دهیم و در عین حال از هر لحظه هم لذت ببریم؛ درست به همان شکلی که بر ما آشکار می‌شود؛ به طور مثال، اگر هدفمان این باشد که هر روز برای آمادگی در آزمون سراسری تست بزنیم، می‌توانیم این کار را  در حالی انجام دهیم که از فرآیند تست‌زنی لذت ببریم؛ نه اینکه دایم به این فکر کنیم که: «آیا این تست یا مشابه آن در کنکور خواهد آمد و اگر تستی مشابه این تست در کنکور بیاید، من می‌توانم به آن پاسخ بدهم؟» یا مدام کتاب تست را ورق بزنیم و از حجم باقی مانده غصه آن بخوریم. 

زمانی که ما خودمان را برای زندگی در لحظه آموزش می‌دهیم، خود را در آن لحظه فرو می‌بریم و زیبایی آن را کشف می‌کنیم. ما یاد می‌گیریم که روی انرژی خود، تمرکز کرده و آن را مدیریت کنیم. حتی زمانی که استراحت می‌کنیم، باید آن لحظه را مزه مزه کنیم. انجام این کار به ما فرصتی برای دوباره شارژ شدن، دوباره تازه شدن و پیدا کردن شفافیت می‌دهد.

اگر یاد بگیریم که از فرایند درس خواندن لذت ببریم، از این همه نگرانی، یاس و اندوه رهایی خواهیم یافت و آگاهانه، مسؤول و هدفمند زندگی خواهیم کرد و بهره‌وری از مواهب الهی و لذت بخشی زندگی را بیشتر احساس می‌کنیم.

وقتی ما در گذشته زندگی می‌کنیم و مدام برای اشتباهاتمان آه می‌کشیم یا از برخوردی که با ما شده است، گله داریم، اجازه نمی‌دهیم که تجارب دردناک و اشتباهات پیش آمده یا روزگار سخت، بگذرند؛ در واقع، ما خود را به درک حال و آینده‌ای مشابه محکوم می‌کنیم. ما باید بپذیریم که نمی‌توانیم گذشته را تغییر بدهیم. زندگی در لحظه، به معنی آن است که اجازه بدهیم گذشته عبور کند و به آینده اعتماد کنیم. اگر ما مثبت بین بوده و به زمان حاضر خوش بین باشیم، آینده ما نیز مثبت و امید بخش خواهد بود

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

 داستانی معروف در مورد یک کشف علمی که در قرن نوزدهم اتفاق افتاده است، قدرت تجسم ذهنی انسان را به خوبی توضیح می دهد. ککوله شیمی دان معروف آلمانی ماه های زیادی را صرف حل مسأله دشوار و پیچیده ی ساختمان شیمیایی بنزن کرد. در غروب یک روز تابستانی او در ذهن خویش اتم های در حال رقص را تجسم کرد. او به دقت طرح کلی آن تصویرهای ذهنی را کشید. بعد از آن، وقتی او در کنار بخاری خوابیده بود، یک بار دیگر اتم ها در حال رقص، مقابل چشمانش ظاهر شدند. چگونگی قرار گرفتن اتم ها در کنار یکدیگر مانند مارهای چمباتمه زده ای بود که هر مار دُم مار دیگر را در دهان گرفته باشد.

ناگهان او به این نتیجه رسید که ساختمان اصلی بنزن هم باید حلقه ای شکل باشد. استفاده از تصویرهای ذهنی در تفکر، می تواند وسیله ی کمکی بسیار مهمی برای همه ی جنبه های برنامه های آموزشی مدرسه باشد. به طور مثال در یادگیری زبان به عنوان محرکی برای تخیلات، در ریاضی برای تقویت درک مفاهیم هندسی و فضایی، در طراحی و تکنولوژی به عنوان مدل های تجسمی، در علوم به عنوان استعاره هایی برای فرآیندهای پیچیده و در هنر به عنوان نمایش درونی تجربه ی خلاقانه به کار گرفته شود.

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

شما به عنوان اولین مربیان کودک، شوخی و طنز را بخشی از زندگی روزانه خود قرار دهید و برای ایجاد زمینه شکوفا شدن استعدادهای شوخ طبعی کودکانتان تلاش کنید نه اینکه تحمیلی برای طنز پرداز شدن کودک خود باشید.

شادی رایگان نیست، خانواده ها باید بهای لازم را برای شوخ طبعی کودکانشان بپردازند به این ترتیب که، در گفتگوهای محاوره ای و روزمره خود از طنز استفاده کنند و نگرش طنز را نیز در خود تقویت کنند. برای کسب شوخ طبعی باید تلاش کرد. شما با پرورش مهارت شوخ طبعی نگرش مثبت را در وجود کودکتان تقویت می کنید و به رشد خلاقیت او کمک می کنید.

لازم به ذکر است، نکته حائز اهمیت در پرورش شوخ طبعی، سن کودک است. قطعا آنچه برای یک کودک نوپا جالب است برای کودکی در سن بالاتر جالب و خنده دار نخواهد بود. شما به عنوان یک پدر و مادر آگاه باید اطلاعات و دانسته های خود را در این زمینه بالا ببرید و از شوخی هایی متناسب با سن کودک خود استفاده کنید. به عنوان مثال می توانید از شوخی های تصویری، شنیداری و گفتاری و دیداری همچون؛ نمایش، پانتومیم و فیلم، رادیو، کتاب های متنوع و ... متناسب با درک و موقعیت سنی کودکتان استفاده کنید.

 

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰


منظور از جامعه ستیزی مقابله و مخالفت با ارزشها و هنجارهای اجتماعی است. اما اختلال روانی به نوعی بیماری روانپزشکی اطلاق می گردد که به واسطه افسردگی ، گناه ، خشونت ، و غیره بوجود می آید.

توهم در برابر پندار غلط
پندا غلط به باورهای نادرست و غلط اشاره دارد که معمولاً شامل سوء تفسیر ادراکات و تجربیات می شوند. که محتوای آن شامل موارد مذهبی نیز می تواند باشد.

                تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

اسکیزوفرنی در برابر اختلال شخصیت چندگانه
نویسندگان این مطالعه توضیح می دهند: “اسکیزوفرنی با تقسیم شدید عملکردها، مانند شناخت، احساس، و انگیزه در یک فرد مشخص می شود.” تجزیه بین افکار، احساسات و رفتار منجر به رفتار و باورهای عجیب و غریب و نادرست می شود، اما این تفکیک به نوع شخصیت اشاره نمی کند. “در اختلال شخصیت چندگانه، اکنون اختلال هویتی متضاد نامیده می شود، ذهن فرد به طور ظاهری دارای دو یا چند شخصیت متمایز است.”

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

ورزش تکواندو ( Taekwondo ) یکی از هنرهای رزمی و دفاع شخصی کره‌ایست، تکواندو ورزش ملی کره جنوبی و دارای بیشترین تعداد ورزشکار در میان ورزش‌های رزمی در سراسر دنیا است. در ادامه با این ورزش آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

تعریف تکواندو
کلمه تکواندو از سه بخش تشکیل می‌شود:

ت به معنی تخریب کردن و شکست با پا

کوان به معنی شکست و تخریب کردن با دست

دو به معنی راه روش

– خلاصه: تکواندو یعنی راه و روش شکست اجسام با دست و پا تکواندو دارای هیچ سبکی نیست اما دارای ۴ بخش با نام‌های کیورگی: مبارزه، پومسه یا فرم: حرکات نمایشی، هانمادانگ: حرکات رکوردی و نمایشی، دفاع شخصی در تکواندو: البته برخی‌ها آن را به رسمیت نمی‌شناسند.

انتخاب نام تکواندو
در دوره باستان، انسان هیچ چیزی بیش از دست خالی نداشت تا از خودش دفاع کند لذا طبیعتاً به مبارزات برپایه همین دست خالی روی آورد. بعدها که ساخت سلاح‌ها و توسعه آن‌ها برای حمله یا دفاع آغاز گردید، بازهم مردم از مبارزه با دست خالی لذت می‌بردند که این بار برای تقویت قوای جسمی شان این کار را انجام می‌دادند و همچنین برای نشان دادن رسومات قبیله‌ای شان

 

 

 

  • مهسا نقوی