را به انجام کاری وا دار کند که به آن خاتمه دهید .اما اگر کاری برای پایان دادن انجام ندهید به احتمال زیاد به این معناست که شما تیره روزی را امری طبیعی می دانید و اساساًروان زندگی را این گونه می بینید .در این حالت شما گرفتار دردی مزمن هستید که برایتان بهنجار جلوه میکند. گاه گرفتار ی ما به دلایلی است که واقعا خارج از کنترل ماست.اما اگر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که بیشتر ، عوامل درونی مانع از آن می شوند که ما به شرایط نامطلوب پایان دهیم ، نه عوامل بیرونی
را به انجام کاری وا دار کند که به آن خاتمه دهید .اما اگر کاری برای پایان دادن انجام ندهید به احتمال زیاد به این معناست که شما تیره روزی را امری طبیعی می دانید و اساساًروان زندگی را این گونه می بینید .در این حالت شما گرفتار دردی مزمن هستید که برایتان بهنجار جلوه میکند. گاه گرفتار ی ما به دلایلی است که واقعا خارج از کنترل ماست.اما اگر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که بیشتر ، عوامل درونی مانع از آن می شوند که ما به شرایط نامطلوب پایان دهیم ، نه عوامل بیرونی .پژوهش های علم عصب شناسی نشان می دهد که در واقع مغز شما مسیرهایی عصبی شما برای پذیرفتن گرفتاری و مشکلی که باید پایان پیدا کند ،امری عادی میشود . باید بدانیم، این حالت ضرورتاً شرایط ثابتی نیست .علم عصب شناسی و تجربه نشان داده که می توانیم تغییر کنیم و نوسازی مسیر ها و نقشه ها ی عصبی که شیوه ی تفکر و رفتار ما را تغییر می دهند ، کاری ممکن است .
- ۹۸/۰۹/۰۲