اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

  • ۰
  • ۰

خانم معلم ریاضی که به یک پسر هفت ساله بنام آرنو ریاضی یاد میداد ، از او پرسید : « آرنو اگر من به تو یک سیب و یکی دیگه سیب و یکی بیشتر سیب بدهم ، تو چندتا سیب خواهی داشت » ؟ بعد از چند ثانیه آرنو با اطمینان گفت : « چهارتا » !!! معلم نگران شد ؛ انتظار یک جواب صحیح و آسان را داشت . خانم معلم ناامید شده بود . او فکر کرد شاید بچه خوب گوش نکرده است . این بار تکرار کرد : « آرنو ، خوب گوش کن ؛ سوال خیلی ساده است و تو میتونی جواب صحیح بدی اگر به دقت گوش کنی .





خانم معلم ریاضی که به یک پسر هفت ساله بنام آرنو ریاضی یاد میداد ، از او پرسید : « آرنو اگر من به تو یک سیب و یکی دیگه سیب و یکی بیشتر سیب بدهم ، تو چندتا سیب خواهی داشت » ؟ بعد از چند ثانیه آرنو با اطمینان گفت : « چهارتا » !!! معلم نگران شد ؛ انتظار یک جواب صحیح و آسان را داشت . خانم معلم ناامید شده بود . او فکر کرد شاید بچه خوب گوش نکرده است . این بار تکرار کرد : « آرنو ، خوب گوش کن ؛ سوال خیلی ساده است و تو میتونی جواب صحیح بدی اگر به دقت گوش کنی . اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی بیشتر سیب بدهم ، تو چندتا سیب خواهی داشت » ؟ آرنو که در قیافه ی معلمش ناامیدی میدید ، دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش ؛ در حالی که تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود ؛ تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند . به همین دلیل با تامل پاسخ داد : « چهارتا » . نومیدی در صورت معلم باقی ماند ؛ به یادش آمد که آرنو توت فرنگی دوست دارد . او فکر کرد شاید آرنو سیب دوست ندارد و برای همین نمیتواند تمرکز داشته باشد . در این موقع با هیجان فوق العاده و چشمهای برق زده پرسید : « آرنو ، اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم ، تو چندتا توت فرنگی خواهی داشت » ؟ معلم خوشحال به نظر میرسید ؛ آرنو با انگشتانش دوباره حساب کرد . هیچ فشار و اضطرابی در آرنو وجود نداشت ؛ اما خانم معلم کمی نگران بود . او دوست داشت آرنو به موفقیت برسد و پاسخ صحیح بدهد . این بار آرنو با تامل جواب داد : « سه تا » . خانم معلم تبسم پیروزمندانه ای بر صورت داشت . اما هنوز موفقیت کامل نشده بود . او دوباره از آرنو پرسید : « حالا اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم ، تو چندتا سیب خواهی داشت » ؟ آرنو فوری جواب داد : « چهارتا » . خانم معلم مبهوت شده بود ؛ با صدای گرفته و خشمگین پرسید : « چه طور آرنو ؟ چه طور » ؟ آرنو با صدایی ضعیف و با تامل پاسخ داد : « برای این که من یک سیب هم در کیفم دارم » ! اگر در زندگی کسی جواب غیر قابل انتظاری به سوال ما داد ، ضرورتا آن پاسخ اشتباه نیست ؛ شاید ما بخشی از آن پاسخ را ابدا نفهمیده باشیم !!!

  • ۹۸/۰۳/۲۷
  • مهسا نقوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی