اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

  • ۰
  • ۰

فقط خدا

دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت ، پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پرودرگار سخن می گفت:

( ای گشاینده گره های ناگشوده، 
عنایتی فرما و گره ای از گره های 





دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت ، پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!

درراه با پرودرگار سخن می گفت:


( ای گشاینده گره های ناگشوده، 

عنایتی فرما و گره ای از گره های 

زندگی ما بگشای )


در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!


او با ناراحتی گفت:


من تو را کی گفتم ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز!

آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت دیگر چه بود؟



نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!


ندا آمد که:

تو مبین اندر درختی یا به چاه

تو مرا بین که منم مفتاح راه






  • ۹۸/۰۴/۱۷
  • مهسا نقوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی