اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

  • ۰
  • ۰

 

چهار تا دوست که 30 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد.دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده.

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

 

 

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی.
مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه ی بهتری خواهد بود، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه.

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

 

به هنگام حمله به روسیه توسط ناپلئون بناپارت دسته ای از سربازان وی، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر های کوچک آن سرزمین زمستان های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی از سربازان خود جدا افتاد.
گروهی از سربازان روس، ناپلئون را شناسایی و تعقیب کردند. 
ناپلئون به مغازه ی پوست فروشی در انتهای کوچه ای پناه برد. او وارد مغازه شد و التماس کنان فریاد زد خواهش میکنم نجاتم دهید. کجا پنهان شوم؟
پوست فروش ناپلئون را زیر انبوهی از پوست ها پنهان کرد. سربازان از راه رسیدند و فریاد زدند او کجاست؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد. قزاق ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و رفتند مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست ها بیرون آمد و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند.
پوست فروش از وی پرسید قربان ببخشید میخواهم بدانم زیر آن پوست ها چه احساسی داشتید؟
ناپلئون فریاد کشید با چه جراتی از من یعنی امپراطور فرانسه چنین سوالی میپرسی؟ سربازان این مرد گستاخ را بیرون ببرید و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر میکنم.

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

از آسمان افتاده

 

محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام مردی زیرک بود و مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومتش شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود.
روزی یکی به وزیر نظام شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانه ام را برای نگهداری به فلان روضه خوان دادم.
اکنون که مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد و میگوید که من متصرفم و تصرف قاطع ترین دلیل مالکیت است.
وزیر نظام بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و روضه خوان غاصب را احضار نمود تا اسناد مالکیت را ارائه دهد. روضه خوان شانه بالا انداخت و گفت:
سند و مدرک لازم ندارد، خانه مال من است زیرا متصرفم.
حاکم گفت: در تصرف تو بحثی نیست، فقط میخواهم بدانم که چگونه آن را تصرف کردی؟

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

کریم خان زند هر روز برای دادخواهی ستمدیدگان و احقاق حقوق مردم در ارگ شاهی می نشست و به امور مردم رسیدگی میکرد.
یک روز مردک حقه بازی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد، شروع به های و های گریستن کرد.
کریم خان ابتدا دلجویی از وی به عمل آورد و آنگاه خواسته اش را جویا شد. آن مرد گفت:
من نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کردم تا اینکه روزی خود را به زیارت آرامگاه پدر شما رساندم و برای شفای خود، متوسل ابوی مرحوم شدم. در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که به خواب رفتم! در عالم خواب مردی نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت:
من ابوالوکیل پدر کریم خان هستم

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

داستان پسرک کفاش

 


ساعت حدود شش صبح در فرودگاه مهرآباد به همراه دو نفر از دوستانم منتظر پرواز به تبریز بودیم.

پسرکی حدود هفت ساله ، با موهای خرمایی ، جثه ای متوسط ، گردنی افراشته ، چشمانی که برق میزد ، صورتی گندم گون و کمی خسته ، لباسهایی نه چندان تمیز و دستانی چرب ، جلو آمد و 

گفت: واکس میخواهی؟

کفشم واکس نیاز نداشت ، اما حس کرامت و بزرگواری و فرهیختگی مرا وا داشت که 

بگویم : بله

به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد.

به دقت گردگیری کرد ، قوطی واکسش را با دقت باز کرد ، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن ، آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می مالد ، کفش که حسابی واکسی شد را کنار گذاشت تا واکس را جذب کند ، حالا موقع پرداخت بود ، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس ، کم کم کفش برق افتاد ، در آخر هم با پارچه حسابی کفش را صیقلی کرد .

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

- بیل گیتس در هر ثانیه ۲۵۰ دلار آمریکا درامد داره، یعنی ۲۰ میلیون دلار در روز و ۸/۷ میلیارد دلار در سال!

۲- اگر ۱۰۰۰ دلار از دست وی بر زمین بیوفته به خودش این دردسر رو نمیده که برش داره، چون در ۴ ثانیه ای که برداشتنش طول میکشه، این پول عایدش شده!

۳- آمریکا در حدود ۶۲/۵ هزار میلیارد دلار بدهی داره و بیل گیتس به تنهایی میتونه ظرف ۱۰ سال تمام بدهی آمریکا را بازپرداخت کنه!

۴- او میتونه نفری ۱۵ دلار به همه جمعیت جهان بده و باز هم ۵ میلیون دلار در جیبش باقی خواهد ماند!

۵- اگر مایکل جردن یعنی گرانترین ورزشکار آمریکایی هیچ غذا و آبی نخوره و همه ۳۰ میلیون دلار درامد سالانه اش رو پس انداز کنه، ۲۲۷ سال طول خواهد کشید تا به ثروتمندی بیل گیتس بشه! ..

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

فست فود، بازی‌های ویدیویی و تلویزیون را فراموش کنید؛ بزرگ‌ترین بلایی که این روزها فراگیر شده اعتیاد به تلفن همراه است. شاید شما کسانی را دیده باشید که در کوچه به زمین می‌خورند، شب‌ها از خواب بیدار می‌شوند و در سالن‌های نمایش چهره از خود بیخودشان با نورLCD تلفن روشن می‌شود. 
  این افراد معتادهای موبایلی هستند که ممکن است شما هم یکی از آن‌ها باشید و اگر فکر می‌کنید احساس شما اندکی بیش از وابستگی به پیامک بازی است می‌توانید برای مطمئن شدن 10 نشانه از اعتیاد به تلفن همراه را که در این گزارش به آن‌ها پرداخته شده، مطالعه کنید.
 
*برروی لوازم جانبی بیش‌تر از خود تلفن هزینه می‌کنید   با وسیله بی‌ضرری مانند شارژر خودرو شروع می‌شود اما پس از آن به گیرنده اف ام رادیو، بازوبند، یک کیف متفاوت برای هر روز هفته، باتری‌ها، محافظ باتری و صفحه نمایش، آداپتور بلوتوث استریو و بلندگوی تلفن بی‌سیم گسترش پیدا می‌کند. در حالی که اگر شش ماه دیگر مدل گوشی‌تان را تغییر دهید هیچ‌کدام از این لوازم به درد نخواهند خورد. 

 

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

آیا شما زنی هستید که در حال گذر از سن سی‌سالگی است؟ آیا شما احساس می‌کنید که ضعیف‌تر از قبل شده‌اید. لازم است این نکته مهم را به یاد داشته باشید که سی‌سالگی یک دوره مهم در زندگی هر زنی است و شما باید مطمئن شوید که سلامت خود را در سی‌سالگی حفظ کرده‌اید. این سن شروع دوره‌ای بسیار ویژه است، ویتامین‌ها و مواد معدنی خاصی وجود دارد که باید از مصرف کافی آن‌ها مطمئن شوید. در ادامه با مانکن همراه باشید.

Image result for ویتامین های ضروری سن 30 سالگی
– ویتامین D

ویتامین D یک ویتامین ضروری برای زنان بیش ۳۰ سال بوده و از کلسیم مهم‌تر است. پیری یک مسئله بسیار رایج است. درحالی‌که بسیاری منابع شما را به استفاده بیشتر از کلسیم در رژیم غذایی‌تان تشویق می‌کنند باید آگاه باشید که ویتامین D برای جذب کلسیم ضروری است. همچنین به جذب کلسیم توسط استخوان‌های کمک می‌کند. اگر شما کلسیم زیادی دریافت کنید ولی کمبود ویتامین D داشته باشید، درخطر ابتلا به پوکی استخوان خواهید بود.

 

 

 

  • مهسا نقوی
  • ۰
  • ۰

 

دوستی تعریف می کرد که در یکی از شهرهای کشور، روز کشته شدن عمر را جشن می گیرند و حسابی خوش می گذرانند.

حتی برخی خوشحال هستند که ابولولو که در منابع به عنوان قاتل عمر یاد می شود، اهل ایران است.

از دلایل این امر می توان به تلاش عمر در سقیفه بنی ساعده برای به حکومت رساندن ابوبکر و خارج ساختن حکومت به حق از دست امام علی علیه السلام اشاره کرد.

یکی دیگر از این دلایل، توجه نکردن به وصیت پیامبر و قضیه قلم و دوات است که پیامبر درخواست کرد، اما به آن توجهی نشد و نسبت هذیان به شخص ایشان داده شد، در حالی که خود جناب عمر از طریق وصیت به جانشینی و خلافت رسید.

رجوع به منابع تاریخی

در دوران خلافت عمر منابع تاریخی از حضور پررنگ امام در این دوران یاد می کند و همکاری امام با خلیفه در حکومت اسلامی بسیار فراوان بوده است.

امام که سیاستهای عمر را در  تأسیس یک حکومت عادل و زاهد مشاهده می کند با او همراه می شود، همان طور که با دیگر خلیفه های پیش از خود در حد توان همکاری می کرد.

دلیل عمده این امر، وحدت مسلمانان و امت اسلامی است و در نتیجه از هر گونه جدایی و تفرقه اجتناب می فرمود.

جایگاه امام در دوران عمر

عمر در آن دوران بیاناتی دارد که نشان دهنده جایگاه والای امام در حکومت او دارد از جمله:

ای اباالحسن! در میان مردمی که تو در بینشان نباشی، باقی نمی مانم. (ابن عساکر،ترجمه علی بن ابیطالب(از تاریخ مدینه دمشق)به تحقیق محمودی،ج۳،ص۵۳)

 

 

 

  • مهسا نقوی